خیلی خنده داره . یعنی راستش خیلی خنده داریم ؛ کارامون ، حرفامون ، نگاهمون ، رفتارمون ، قضاوت کردنامون ، یا حتی غرورمون
این چند وقته اینقد اتفاقات جورواجور و دلخراش افتاده ، که آدم نمی دونه به کدومش باید فکر کنه ، از کدومش باید درس عبرت بگیره ، مواظب کدوم یکیش باشه 
واقعا آدم چی باید بگه به این جوون هایی که بدون گواهینامه و کلاه کاسکت ، با سرعت بالای مرگ از سمت چپ خیابون چپی بلوار حرکت می کنند !!! آخه این همه اشتباه و خطا مگه می تونه توی یه آدم جمع بشه ؟؟!!! آخه مگه یه آدم میتونه این همه غرور و ادعا داشته باشه و ملک الموت رو به سخره بگیره و به فکر مادر بدبختی که با هزار مصیبت بزرگش کرده و چشم به آینده اش دوخته ، نباشه و با اینننن همه اشتباه زندگی رو برای خودش و خانواده اش ، و حتی شاید برای چندتا خانواده ی دیگه هم تلخ کنه 

وااای !!! وای از این همه بی خیالی ، وای از این همه ندونم کاری ، وای از این همه آرزو که در عرض کمتر از یک دقیقه به حسرت بدل میشه .
حالا دیگه اتفاقات دیگه و خطاهای دیگه و اشتباهات خجالت آور دیگه بماند.

پ . ن : ببخشید من امروز از دست جوامع بشری خیلی عصبی بودم ، گفتم کمی خودم رو سر این دنیای مجازی خالی بونمایم.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها